عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود




 

خطاب آمد:کلمه اول از آن من، کلمه دوم از آن تو، کلمه سوم میان من و تو و کلمه چهارم میان تو و مردم.

آنکه از آن من است این است که مرا بپرستى و شریکى براى من قرار ندهى.

آنکه از آن تو است آنکه در برابر کارهایى که مى‌کنى،آنچه را که بیش از هرچیز به آن نیازمندى، به تو پاداش دهم.

آنکه میان من و تو است آنکه از تو دعا کردن و خواستن و از من اجابت و پذیرفتن.

و بالاخره آنکه میان تو و بندگان من است این است که براى مردم دوست بدارى آنچه براى خودت دوست دارى».1

آدم پس از گذراندن عمرى طولانى،احساس کسالت و ناتوانى کرد.به فرزندش شیث گفت: پسرم،زمان مرگ من نزدیک شده و اینک من مریض و ناتوانم و خداوند به من دستور داده که تو را وصى خود قرار دهم و ودیعه‌هاى او را به امانت نزد تو بگذارم،اینک وصیت نامه من که شامل آثار علمى و نام بزرگ خداوند می‌باشد،زیر سر من است.وقتى من از دنیا رفتم آن را بردار و کسى را نیز از آن مطلع مکن.

در وصیت نامه من تمام مسائلى که به آن نیازمند شوى،چه در امور دینى و چه درمسائل دنیوى ثبت و ضبط شده است.

 

 

پسرم،در این لحظات که بیمارى و رنج بر من غلبه کرده ،میل دارم از میوه‌هاى بهشتى،تناول کنم.

از دامنه کوه بالا بــرو  و هر یک از فرشتگان را دیـدى سلام مرا به او برسان و بگـو:پـدرم مریض است و از

شما می‌خواهد کمى از میوه‌هاى بهشتى براى او هدیه بفرستید.2

شیث به دامنه کوهستانى که در آن منطقه بود،بالا رفت تا براى پدر،میوه‌اى بدست آورد.

در بین راه جبرئیل را با گروهى از فرشتگان دید،جبرئیل بر او سلام کرد و پرسید:کجا می‌روى؟

گفت:پدرم مریض شده و ازمن خواسته است مقدارى از میوه‌هاى بهشتى،از فرشتگان به رسم هدیه بگیرم و اینک براى این منظور به کوه آمده‌ام.

جبرئیل گفت: خداوند به تو صبر و اجر عنایت کند پـدرت چشم از جهان پوشید و به عالم ابدى پیوست.آنگاه همگى کنار جسد آدم آمدند. فرشتگان به فرمان پروردگار بدن او را غسل داده و براى نماز آماده ساخته بودند.

شیث جلو ایستاد و نمازى با پنج تکبیر،به همان شیوه‌اى که خداوند در دین اسلام مقرر فرموده و تا روز رستاخیز این شیوه ادامه خواهد یافت،بر جنازه آدم خواند.3

سپس جنازه او را طبق راهنمائى جبرئیل،با احترام و تجلیل فراوان به خاک سپردند و شیث در غم از دست دادن پدر بی‌تابى میکرد.جبرئیل او را دلداری داد و به ادامه زندگى و انجام وظیفه پیامبرى تشویق نمود.

شیث بیش از هزار سال زندگى کرد و همواره با جبرئیل و فرشتگان الهى در ارتباط بود و وحى خداوندى را دریافت و به مردم ابلاغ می‌‌کرد.بر اساس ‍ سنت تغییر ناپذیر آفرینش،دوران زندگى شیث به سر آمد و به دستور خداوند،ادریس را که از بهترین نواده‌هاى آدم بود،به جانشینى برگزید و امانتهای نبوت را به او سپرد.

 

قصه‌های قرآن،سید محمد صوفی

 




:: موضوعات مرتبط: داستان کوتاه , ,
:: بازدید از این مطلب : 856
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ن : Bahram
ت : شنبه 14 مرداد 1391
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:









نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان Harmonic... و آدرس bahram3.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com