مادر عزیـــز در برابرت كویــری تشنـه هستم
و در انتظار باران محبتت غنچه ای هستم در دستان گرم تـو
كه با اشک های پاكت سیــراب می شوم.
در دریای بی كران چشمانت پاكی و عشق را دیده ام و میخواهم
چون كبوتــری سبكبال در پهنه این آسمان پـــرواز نمایم.
و اكنون از تولد مهر صدای بلبلان ترانه ساز زمین است و
این ترانه نوایی است كه قلب های آدمیان را به تپش وا میدارد.
پس مادر ای مهـربان ترین پیـوند،هستی ام به عشق تـو زنده است
و رأفتت و شهامتت در قلب انسانیت حک شده است.
و تـو را ای دُرج بینــوای مــروارید خِـرد
چگونه باید در این بُرهه از زمان نمایان ساخت
كه قصه شجاعت و ایمانت از تمام شمع ها فروزان تر است
روزت را همواره ارج می نهیم
و رایحه ایثار و محبتت را در جانمان می ستاییم.
:: موضوعات مرتبط:
ادبیات ,
,
:: بازدید از این مطلب : 978
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0