اقدامات سفیانی
با بررسی و مطالعه دقیق احادیث اهل بیت(علیه السلام)در مورد زمان خروج سفیانی و جریانهای هم زمان آن درمییابیم که این حرکت،حرکتی سریع و برقآسا بوده و فاصله زمانی چندانی با ظهور امام مهدی(علیه السلام) ندارد امام صادق(علیه السلام) مدّت زمان خروج او را از ابتدا تا آخر 15ماه ذکر نمودهاند که او 6ماه آن را به جنگ میپردازد و هنگامی که مناطق پنج گانه«دمشق»،«اردن»،«حمص»،«حلب»و«قنسرین»راتصرّف کند؛دقیقاً 9 ماه و نه یک روز بیشتر حکومت میکند.7
برخی روایات دوره حکومت او را به اندازه مدّت بارداری یک زن (یعنی 9 ماه) دانستهاند و با توجّه به این دوره و جنگها و فتحهای او در آن مدّت کوتاه و فرجام او به دست سپاهیان امام زمان(علیه السلام)،به این نتیجه میرسیم که این رویدادها بسیار سریع و برقآسا روی میدهد. در اینجا به اختصار به ذکر کارها و اقدامات او
میپردازیم.
از امام صادق(علیه السلام) روایت است که میفرماید:روزی را میبینم که سفیانی وارد کوفه شده و ندا میدهد:هر کس سر یکی از شیعیان علی را بیاورد هزار درهم جایزه میبرد،و همسایه علیه همسایه میشود و میگوید فلانی جزو آنهاست و گردنش را میزند و هزار درهم میگیرد،و حکومتتان در آن موقع تحت سیطره فاسدان قرار میگیرد
1. کشتار علویان و شیعیان اهل بیت (علیه السلام)
علویان در طول تاریخ یا بر ظلم و انحراف شوریدهاند یا مانند آتشفشانِ خاموش و هرلحظه منتظر فرصت مناسب بودهاند.هیچ گاه آتش و انقلاب آنان خاموش نشده و همواره نشانههای شعله و دود این آتش پدیدار بوده است.بنابراین میبینیم که حاکمان بدسرشت،علویان و شیعیان اهل بیت(علیه السلام) را در رأس مخالفان خود قرار میدادند و علویان و شیعیان این مضمون را از گفتار ائمه(علیه السلام) دریافتهاند.
امام صادق(علیه السلام) میفرماید:
ما و خاندان ابوسفیان دو خانوادهایم که به خاطر خدا دشمن هم شدیم.ما میگفتیم خداوند راست میگوید و آنها میگفتند:دروغ میگوید،ابوسفیان باپیامبر(صلی الله علیه وآله)جنگید،معاویه بن ابی سفیان باعلی(علیه السلام)،یزید بن معاویه با حسین بن علی(علیه السلام) و سفیانی هم با قائم(عج) میجنگد.8
پیروان و دوستداران آنها نیز چنین سرنوشتی داشتند و راه آنان را ادامه دادند و با مشکلات و دشواریهای
بسیاری در طول تاریخ دست و پنجه نرم کردند و برای درک بهتر این مصیبتها،تنها مراجعه به کتاب مقاتل الطّالبیین ابوالفرج کفایت میکند.با مطالعه تاریخ تشیّع و علویان درمییابیم که اعمال و رفتار و کردار سفیانی چیز جدیدی نیست بلکه او نیز همانند حاکمان ظالم و ستمپیشه گذشته راه قتل و تبعید و شکنجه اختیار مینماید،از امام صادق(علیه السلام) روایت است که میفرماید:
روزی را میبینم که سفیانی وارد کوفه شده و ندا میدهد:هر کس سر یکی از شیعیان علی را بیاورد هزار درهم جایزه میبرد،و همسایه علیه همسایه میشود و میگوید فلانی جزو آنهاست و گردنش را میزند و هزار درهم
میگیرد،و حکومتتان در آن موقع تحت سیطره فاسدان قرار میگیرد.9
امام باقر(علیه السلام) میفرماید:سفیانی و همراهانش خروج میکنند.در آن زمان تصمیم و هدفی جز اذیّت و آزار و قتل خاندان محمّد(صلی الله علیه و آله) وشیعیان آنها را ندارد، گروهی را به کوفه میفرستد و جمعی از شیعیان اهل بیت(علیه السلام) را به قتل رسانده و بسیاری را به دار میآویزد.10
2. قتل علما و مخالفان و مجازات سخت زنان و کودکان
این ویژگی بارز مفسدان برای ترساندن مردم و ایجاد رعب و وحشت در دل آنان است، آنها در ابتدا تلاش میکنند علما و دانشمندان را با خود همراه کرده و درصورت مخالفت،آنها را به قتل میرسانند،آنها در حقیقت میخواهند علما را جذب خود کنند تا جنایتها و کارهای آنها را توجیه کرده و به آنها مشروعیّت بخشند.
در حدیثی آمده است:سفیانی بدترین حاکمی است که علما و اهل فضیلت را به قتل میرساند و آنها را نابود میکند،در ابتدا از آنها کمک میخواهد،اگر کسی سرپیچی کند،او را به قتل میرساند.11
نقل شده که هر کس نافرمانی کند سفیانی او را میکشد و با ارّه تکهتکه میکند،«ابن عبّاس» میگوید:سفیانی میآید و جنگی به پا میکند که شکم زنان را میدرد و کودکان را در دیگ میجوشاند.12
امام باقر(علیه السلام) او را بدترین مردم توصیف کرد و میفرماید:اگر سفیانی را ببینی،او بدترین مردمان است او سرخروی،با موهای بور است و هرگز خدا را عبادت نکرده است.13
از امام باقر(علیه السلام)در مورد سفیانی پرسیدم فرمود:قبل از سفیانی شیصبانی از کوفه بیرون میآید،همچنان که آب از زمین میجوشد، او هم خروج میکند
3. به اشغال درآوردن مناطق مختلف
روایتهای تاریخی حاکی از آن است که سفیانی از کشورهای مسیحی روم [اروپا] میآید و صلیب به گردن دارد،از«بشربن غالب» روایت شده که گفته است:سفیانی باپیروزی از کشورهای غربی میآیدو صلیب بر گردن دارد.14
جنگش را از مناطق پنجگانهای که روایتها به آن اشاره شده،آغاز میکند.مناطق پنجگانه عبارتنداز«دمشق»،«اردن»،«حمص»،«حلب» و«قنسرین»وبه بیان دیگر اوجنگ خود رااز سرزمین شام آغاز میکند و بر آن چیره میشود سپس از آنجابه عراق و حجاز میرود.امام باقر(علیه السلام)میفرماید:سفیانی با ابقع میجنگد و او و افرادش را به قتل میرساند،سپس اصهب را میکشد و مقصد بعدی او، عراق است.او سپاهش را از قرقیسیا عبور میدهد و آنها در آنجا به جنگ میپردازند و سفیانی سپاه دیگری به کوفه روانه میکند.15
«قرقیسیا»شهر کوچکی است که در تلاقی«رود خابور» به رود فرات قرار دارد و در آنجا رود خابور به رود فرات میریزد.این منطقه میان سه کشور «عراق»،«ترکیه» و «سوریه» قرار دارد.
سفیانی وارد کوفه میشود و به جنگ و کشتارمیپردازد.روایتها از مردی به نام «شیصبانی» نام میبرند که در کوفه با سفیانی میجنگد.جابر جعفی میگوید:از امام باقر(علیه السلام) در مورد سفیانی پرسیدم فرمود:قبل از سفیانی شیصبانی از کوفه بیرون میآید،همچنانکه آب از زمین میجوشد،او هم خروج میکند.16
این فاسق پس از استقرار پیدا کردن،همانند دیگر متکبّران ستم پیشه که طمعشان پایانناپذیر نیست،سپاهش را به حجاز گسیل میدارد و بنابر برخی احادیث،سپاه او وارد مدینه میشود و به غارت و ویرانی و چپاول میپردازد.در برخی روایتها چنین نقل شده است که سفیانی سپاهی را به مدینه میفرستد و دستور قتل هاشمیان،حتّی زنان آبستن آنها میدهد... .17
سپس او سپاهش را به مکه اعزام می کند و آن نشانه وعده داده شده،یعنی فرو رفتن در زمین [خسف بیداء] اتّفاق میافتد.در این هنگام قدرت سفیانی شروع به افول میکند تا اینکه امام زمان(عج)ظهور میکند و جنگهای وعده داده شده به رهبری او و یاری پیروانش از یمن و خراسان و عراق و دیگران آغاز میشود.
این جنگها به رهبری کسی است که وعده پیروزی و چیرگی بر دشمنان به او داده شده است.سپاه سفیانی به تدریج از مناطق اشغالی،شکست خورده و عقبنشینی میکند.
سپس آن نبرد بزرگ میان سپاه امام و سپاه سفیانی به نام جنگ فتح قدس آغاز میشود.سپاه سفیانی از درون شروع به نابودی و متلاشی شدن میکند و خود سفیانی نیز پس از چندین جنگ در شام و قدس به دست سپاه امام کشته میشود و به این ترتیب جنبش امام, عصر نوینی را آغاز میکند.
1 . بحارالانوار،ج 52،ص 205.
2. همان،ج 53، 213.
3. کتاب سلیم بن قیس الهلالی،ص 309.
4. عصر الظهور،ص 106،به نقل از محفوظ ابن هماد،ص 75.
5. الطوسی،الغیبه،ص 270
6. بحارالانوار،ج 53،ص 208.
7. النعمانی،کتاب الغیبه،ص 300.
8. الشیخ الصدوق،معانی الاخبار،ص 346.
9. الطوسی،الغیبه،ص 405.
10. بحارالانوار،ج 52،ص 222.
11. الفتن الابن حماد،ص 76.
12. همان،ص 285.
13. النعمانی،الغیبه،ص 306.
14. الطوسی،کتاب الغیبه،ص 278.
15. النعمانی،الغیبه،ص 280.
16. همان،ص 302.
17. الفتن،ابن حماد،ص 201.
سید نذیر الحسنی
ترجمه سید شاهپور حسینی
:: موضوعات مرتبط:
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 769
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0