روز مرگم،هر که شيون کند از دور و برم دور کنيد
همه را مست و خـــراب از مـی انـگور کنيد
مـــــزد غسال مـــــرا سـير شرابش بدهيد
مست مست از همه جا حال خرابش بدهيد
بـر مـــــزارم مگذاريد بيـايد واعـظ
پيــر ميخانه بخواند غزلی از حافظ
جای تلقين به بالای سرم دف بزنيد
شاهدی رقص کند جمله شما کف بزنيد
روز مرگم وسط سينه من چاک زنيـد
اندرون دل من يک قلمه تاک زنيد
روی قبــــرم بنويسيد وفادار برفت
آن جگر سوخته خسته از اين دار برفت
:: موضوعات مرتبط:
اشعار ,
,
:: بازدید از این مطلب : 314
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0