مهـربان باش


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



مـرد جوان  به حکیم ارد بزرگ گفت:تنهایم! و سکوت کرد سرش را پایین انداخت...

چند لحظه ایی ساکت بـود در همان حال،دوباره گفت:

کسی در کنارم نمی ماند نه دوست و نه ...

حکیم دست بر شانه اش گذاشت و گفت:مهربان باش تا هرگز تنها نشوی...

جـوان سرش را بلند کرد بـرق خاصی در چشمانش دیـده می شد.

حکیم بزرگ باز گفت:هیچ دری به روی مهربانان بسته نخواهد ماند.

کتاب سرخ

 





:: موضوعات مرتبط: داستان کوتاه , ,
:: بازدید از این مطلب : 355
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
ن : Bahram
ت : چهار شنبه 7 فروردين 1392
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:









نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان Harmonic... و آدرس bahram3.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com