همه پدیده ها به تو ختم می شوند و وجود تو یک وجود مسلط است.در مقایسه با دیگر حیوانات تو بر روی دو پا ایستاده ای و آنها چهارپا هستند.آنها در دست تو هستند.آنها به تو ختم شده اند، پس چطور می شود که تو دوباره به آنها ختم شوی و رجعت تو به سوی آنها باشد؟
این بینش را،حتی همان روستایی،همان عوام الناسی که ما از آنها دست شسته ایم،به دست آورده اند و ابوذر و بلال و سلمان شده اند.ابوذرهایی که از خط بهره مند نبودند،از یک چنین بینشی برخوردار بودند و شروع "حرکت" نیز از چنین بینشی است که عظمت انسان در بینش اوست،نه دانش او.
کتاب«حرکت»-نوشته استاد علی صفایی حائری(عین.صاد)-صفحه۲۰
:: موضوعات مرتبط:
متفرقه ,
,
:: بازدید از این مطلب : 347
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3