کسی نزدامام صادق علیه السلام آمد و گفت:دست و بالم بسته شده و باغی دارم که قصد دارم آن را بفروشم اما کسی حاضر به خریدن آن نیست.کاری کن.
امام فرمود:توی باغت درخت خرمایی است ازآن بالا برو قطعه استخوانی را کلاغی آنجا آورده آن را بردار و در قبرستان خاک کن .
آن مرد همین کار را کرد در برگشت از قبرستان مردی به او گفت:
باغت را به من می فروشی.
گفت:بله ولی خیلی تعجب کرد نزد امام رفت و علت را جویا شد امام فرمود:
این قطعه استخوان متعلق به یک تارک الصلاه بودکه قبرش خراب شده بوده وآن کلاغ استخوان او را به باغ تـو آورده بوده.این تأثیر شومی انسان تارک الصلاه.
خدا به ما کمک کند که جزء نماز گزاران باشیم.
:: موضوعات مرتبط:
داستان کوتاه ,
مطالب مذهبی ,
,
:: بازدید از این مطلب : 560
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2